چیز هایی که از والدین
آموختیم
هر کاری جایی دارد:
اگر می خواهید همدیگه رو بکشید برید بیرون! من تازه اینجا رو تمیز
کردم!
دعا:
دعا کن سر
جاش باشه وگرنه…!
منطق:
به خاطر
اینکه من می گم!
آینده نگری:
اگر از اون
تاب بیافتی و گردنت بشکنه محاله با خودم ببرمت خرید!
رعایت آداب
غذا خوردن:
موقع غذا
خودن دهنت رو ببند!
توجه:
اگر بدونی
پشت گوش هات چقدر چرکه!
استقامت:
تا وقتی کلم
بروکلی هاتو نخوردی از جات تکون نمی خوری!
چرخه ی زندگی:
من تورو به
دنیا آوردم و اگر بخوام خودم هم شرت رو از این دنیا می کنم!
اصلاح رفتار:
تو دیگه مثل
بابات رفتار نکن!
قناعت:
میلیون ها
بچه کم شانس توی دنیا هستن که آرزو می کردن من مادرشون بودم!
انتظار:
وایسا برسیم
خونه…
مراقب از خود:
ژاکتت رو
بپوش! یه جوری رفتار می کنی انگار من که مادرتم نمی دونم کی سردت میشه!
رشد کردن:
اگر اسفناج
نخوری بزرگ نمیشی!
کنایه:
گریه می کنی؟
حالا یه کاری می کنم که واقعا اشکت در بیاد!
ژنتیک:
باید به خاطر
ژن بابات باشه!
اصل و نصب:
این چه وضع
اتاقه؟ مگه تو طویله به دنیا اومدی؟
خرد:
وقتی به سن
من برسی می فهمی!
عدالت:
یه روزی بچه
داری میشی و امیدوارم بچه هات عین خودت بشن
مرد از مُردن است . زیرا
زایندگی ندارد .مرگ نیز با مرد هم ریشه است.
زَن از زادن است و زِندگی نیز از زن است .
دُختر از ریشه « دوغ » است که در میان مردمان آریایی به معنی« شیر «
بوده و ریشه واژهی دختر « دوغ دَر » بوده به معنی « شیر دوش » زیرا در
جامعه کهن ایران باستان کار اصلی او شیر دوشیدن بود .
به daughter در انگلیسی توجه کنید. واژه daughter نیز همین دختر است gh
در انگلیس کهن تلفظی مانند تلفظ آلمانی آن داشته و « خ » گفته می شده.
در اوستا این واژه به صورت دوغْــذَر doogh thar و در پهلوی دوخت آمده
است.
دوغدر در اثر فرسایش کلمه به دختر تبدیل شد.
اما پسر ، « پوسْتْ دَر » بوده . کار کندن پوست جانوران بر عهده پسران
بود و آنان چنین نامیده شدند.
پوست در، به پسر تبدیل شده است .در پارسی باستان puthar پوثرَ و در
پهلوی پوسَـر و پوهر و در هند باستان پسورَ است
در بسیاری از گویشهای کردی از جمله کردی فهلوی ( فَیلی ) هنوز پسوند «
دَر » به کار می رود . مانند « نان دَر » که به معنی « کسی است که
وظیفهی غذا دادن به خانواده و اطرافیانش را بر عهده دارد .»
حرف « پـِ » در « پدر » از پاییدن است . پدر یعنی پاینده کسی که
میپاید . کسی که مراقب خانوادهاش است و آنان را میپاید .پدر در اصل
پایدر یا پادر بوده است. جالب است که تلفظ « فادر » در انگلیسی بیشتر
به « پادَر » شبیه است تا تلفظ «پدر» !
خواهر ( خواهَر ) از ریشه «خواه » است یعنی آنکه خواهان خانواده و
آسایش آن است. خواه + ــَر یا ــار . در اوستا خواهر به صورت
خْـوَنگْهَر آمده است .
بَرادر نیز در اصل بَرا + در است . یعنی کسی که برای ما کار انجام
میدهد. یعنی کار انجامدهنده برای ما و برای آسایش ما .
« مادر » یعنی « پدید آورندهی ما »
فقط آقایان بخوانند
نکاتی که در زیر میخوانید نکاتی بسیار ساده و سطحی هستند که اثر بسیار زیادی در ایجاد صمیمیت بین زن و مرد و در نهایت ارامش روحی دارد. از شما خواننده گرامی خواهش میکنم که قبل از اینکه قضاوت کنید این متن را تا اخر بخوانید . اینها خلاصه نظرات یک پزشک روانشناس است که در یک سمینار علمی مطرح نمودند. و بنده خلاصه انرا به حضورتان تقدیم میکنم:
زنها را درک کنید تا صمیمیت زیاد شود.تنها حسی که این موجود آسمانی را هراسان میکند . عدم درک متقابل از سوی همسرش میباشد.همانقدر که مردان از عدم شایستگی میهراسند.زنان از اینکه احساسات و عواطفشان درک نشود بیمناکند.
اگر میخواهید مردی نمونه باشید باید بدانید که:
ادامه مطلب ...
لطفا
قبل از اینکه نظر دهید این متن را کامل بخوانید
تارهای صوتی خانمها از تارهای صوتی آقایان کوتاهتر است،
تون صدای آقایان بم تر است و خونشان غلیظ تر!
تعداد نفسهای خانمها در واحد زمان بیشتر است اما تنفس آقایان عمیقتر
است،
استخوانهای مردها بلندتر است و ماهیچههایشان آمادگی بیشتری برای چاق
شدن دارد،
در عوض در زیر پوست خانمها ذخیره چربی بیشتری وجود دارد، در نتیجه
طاقت آنها نسبت به مردها بیشتر است!
این روزها در هر گوشه و کنار با نوشتههایی رو به رو میشویم که به
تفاوت میان زن و مرد اشاره دارند، اما به نظر من گرچه تفاوتهای فیزیکی
جالبند اما دانستن تفاوتهای روانی زن و مرد، بیشتر میتواند به ما کمک
کند تا ارتباط مؤثری با یکدیگر برقرار کنیم و توقعات یکسان و مشابهی از
یکدیگر نداشته باشیم.
ادامه مطلب ...
•
در کارهای خصوصی متولدین فروردین ماه دخالت نکنید
متولدین فروردین ماه به دنبال ارضای خواستهها و توقعات خود
هستند و در این زمینه، بسیار خودمحور و خودبین به شمار
میآیند. هرگز نگذارید متولدین فروردین ماه به راحتی دل شما را
به دست آورند، وگرنه به همان آسانی نیز شما را از دست خواهند
داد و تا ابد فراموشتان میکنند. آنها به سمت افرادی جذب
میشوند که شخصیتی مستقل و آزاده از خود بروز دهند. هر روز
برای آنها به منزله آغازی جدید است، پس خودتان را آماده مواجهه
با هر واکنش غیرمنتظره از سوی آنها کنید. در مقابل آنها،
سربلند و مغرور ظاهر شوید. همیشه آنها را تحسین کنید و به
وجودشان افتخار نمایید. هرگز مزاحم آنها نشوید و در کارهای
خصوصیشان دخالت نکنید. آنها را مورد انتقاد قرار ندهید و
دوستانشان را هم بپذیرید و از آنها خرده نگیرید. هرگز از آنها
پول قرض نگیرید. اگر به درخواستهای آنها، پاسخ منفی دهید،
باید منتظر مشاهده واکنشهایی بسیار تند و غیرمنطقی از سوی
آنها باشید.
ادامه مطلب ...
ادامه مطلب ...
چقدر سخته وقتی همه سراغ کسی رو ازت می گیرن که فقط تو می دونی دیگه
نیست.........
سخت ترش وقتیه که مجبوری لبخند بزنی و بگی خوبه......
:(
رسالت یک انسان برای رسیدن به آزادی در صف ایستادن نیست بلکه بر هم زدن صف است
به حیوان ها شهوت داد
بدون شعور
و به انسان هر دو را
انسانی که شعورش بر شهوتش غلبه کند از فرشته ها بالاتر است
و انسانی که شهوتش بر شعورش غلبه کند از حیوان پـسـت تر
از کسی که کتابخانه دارد و کتاب های زیادی می خواند نترس از کسی بترس که تنها یک کتاب دارد و آن را مقدس می پندارد . . .
هستند کسانی که روی شانه هایتان گریه میکنند و وقتی شما گریه میکنید دیگر وجود ندارند
از درد های کوچک است که آدم می نالد وقتی ضربه سهمگین باشد ، لال می شوی
اگر باطل را نمی توان ساقط
کرد می توان رسوا ساخت
و اگر حق را نمی توان استقرار بخشید می توان اثبات کرد طرح کرد و به
زمان شناساند و زنده نگه داشت!
به یک
جایی از زندگی که رسیدی، می فهمی رنج را نباید امتداد داد
باید مثل یک چاقو که چیزها را میبرد و از میانشان میگذرد
از بعضی آدمها بگذری و برای همیشه تمامشان کنی . . .
آرزو سرابی است که اگر نابود شود، همه از تشنگی خواهند مرد . . .
بزرگترین
مصیبت برای یک انسان این است که
نه سواد کافی برای حرف زدن داشتهباشد
نه شعور لازم برای خاموش ماندن
تولد و مرگ را درمانی نیست مهم این است که فاصله میان این دو را شاد زندگی کنیم . . .
وقتی که
تمام شیرها پاکتی اند !
وقتی همه ی پلنگ ها صورتی اند !
وقتی که دوپینگ پهلوان می سازد !
ایراد مگیر عشق ها ساعتی اند . . .
هستند مردمانی که
خویشاوندان آنها از گرسنگی میمیرند
ولی در عزایش گوسفندها سر میبرند
این یک کتابخانه کوچک متفاوت است که هر روز به شما یادآوری می کند چقدر کتاب نخوانده دارید!
در یک طرف کتاب های خوانده شده و در طرف دیگر کتاب هایی که هنوز منتظر خوانده شدن هستند را قرار می دهید.
برای شما کفه این کتابخانه به کدام سو است؟ وزن کتاب های خوانده شده بیشتر است یا نخوانده؟
1- دو زن در عربستان به
این جرم دستگیر شدند!
الف. سوزاندن غذا
ب. ضرب و شتم شوهرانشان با ملاقه
ج. بدرفتاری با مادرزن
د. رانندگی
۲- شغل محسوب می
شود!
الف. کاری که
بشود با آن علاوه بر اجاره خانه، شکم زن و یکی دوتا بچه را هم سیر کرد.
ب. تکدی گری
ج. آسفالت سابی
د. کار کردن یک ساعت در هفته
ادامه مطلب ...
خیابان
ولیعصر، زیر پل پارکوی در عصر پنجشنبه تجربه نادری از سر گذراند. نظم
موجود تغییر کرد. ۱۰۰ تا ۱۵۰ جوان با میانگین سنی ۲۰ سال با شیشهشور و
دستمالهای یزدی، با لباسهایی مرتب به استقبال شیشه کثیف ماشینها رفتند
تا با مردمی از جنس خودشان درباره کودکان کار و خیابان حرف بزنند.
پسران و دختران جوان دو ساعت در خیابان شیشه شستند، آدامس و فال
فروختند و نتیجه دو ساعت تلاششان را به کودکانی بخشیدند که پارکوی
برای آنها حکم محل کارشان را دارد.
روزنامه «روزگار» روز شنبه در گزارشی در این باره نوشت، جوانان شرکتکننده
در این حرکت بین ۱۸ تا ۲۵ سال داشتند. آنها با مردمی که شیشه ماشینها
را بالا میدادند یا بیاعتنا به روبهرو خیره میشدند توضیح میدادند
چرا در خیابان هستند. هدف آنها اصلاح نگاه مردم نسبت به کودکان کار بود.
حرکت خودجوش این جوانان بدون هماهنگی با هیچ نهاد دولتی و غیردولتی یا
فعالان حقوق کودک، شاید نشانه ثمربخشی بیش از یک دهه فعالیت و آگاهیبخشی
NGOهای مدافع حقوق کودکان باشد و شاید نشانهای از تکاپوی اجتماعی برای
خلق جهانی بهتر برای کودکانی که کودکی حق آنان است.
عدم سازماندهی، شکل فراخوان و ناشناس بودن چهرهها و عدم اطلاع از یا
مداخله فعالان حقوق کودک در این برنامه، بر خودجوش بودن این حرکت صحه
میگذارد.
این حرکت در روز پنجشنبه بدون هیچ مشکلی و در آرامش ادامه یافت. پیام
این ۱۰۰ - ۱۵۰ جوان به بچههایی که در خیابان کار میکنند این بود: ما
شما را درک میکنیم و به شما احترام میگذاریم. کاری از دست ما برنمیآید
اما اقلا دو ساعت کار شما را انجام میدهیم و با مشتریان شما حرف میزنیم
تا شاید نگاهشان را نسبت به شما تغییر دهیم. ما رو در رو به مشتریان
شما میگوییم شما هم انسان هستید و حق زندگی و کودکی دارید و این
انتخاب شما نبوده که در خیابانها کار کنید. این اتفاق به همه ما
برمیگردد و ما در قبال شما بچهها مسوولیم.
آنها در پایان پولی را که در دو ساعت ماشین شوری و آدامس و فال فروشی
بدست آورده بودند بین بچههایی که در خیابان کار میکنند تقسیم کردند.
ادامه مطلب ...
ادامه مطلب ...
ادامه مطلب ...
ادامه مطلب ...
متشکرم برای همه وقت
هایی که مرا به خنده واداشتی.
برای همه وقت
هایی که به حرف هایم گوش دادی.
برای همه وقت هایی که به من جرات و شهامت دادی.
برای همه وقت
هایی که مرا در آغوش گرفتی.
برای همه وقت هایی که با من شریک شدی.
برای همه وقت
هایی که با من به گردش آمدی.
برای همه وقت هایی که خواستی در کنارم باشی.
برای همه وقت
هایی که به من اعتماد کردی.
ادامه مطلب ...
- همیشه حرفی را بزن که
بتوانی بنویسی، چیزی را بنویس که بتوانی امضایش کنی وچیزی را امضا کن
که بتوانی پایش بایستی.
- آنانکه
تجربههای گذشته را به خاطر نمیآورند محکوم به تکرار اشتباهند.
- وقتی به چیزی
میرسی بنگر که در ازای آن از چه گذشتهای.
- آدمهای بزرگ
شرایط را خلق میکنند و آدم های کوچک از آن تبعیت میکنند.
- آدمهای موفق
به اندیشههایشان عمل میکنند اما سایرین تنها به سختی انجام آن
میاندیشند.
- گاهی خوردن
لگدی از پشت، برداشتن گامی به جلو است.
ادامه مطلب ...
ادامه مطلب ...
متأسفانه در سال هاى اخیر عوامل مختلفى از جمله نبود زمینه اشتغال، اسکان، ادامه تحصیل، بالا رفتن هزینه هاى زندگى، دگرگون شدن معیارهاى انتخاب همسر و … سبب افزایش سن ازدواج و حتى ناتوانى بسیارى از دختران و پسران براى ازدواج شده است. همچنین تجملاتى شدن مراسم ازدواج که بسان مانعى آهنین در مقابل جوانان قرار گرفته، آئین هاى توخالى و بى هویت، انتظارات نامعقول، هزینه هاى سرسام آور و چشم و هم چشمى ها، جوانان را از ازدواج باز مى دارد. این فرایند در حالى است که روزگارى دختران پس از اینکه به سن بلوغ مى رسیدند و از چهارده، پانزده سالگى مى گذشتند راهىِ خانه بخت شده، کمتر دخترى را مى دیدید که از بیست سال گذشته و هنوز در خانه پدر زندگى کند، مگر اینکه مشکلى داشته باشد. اما دختران امروز اغلب بلافاصله پس از پایان تحصیلات متوسطه، تمام سعى و تلاش خود را متوجه قبولى در دانشگاه مى کنند و در طول تحصیلات دانشگاهى فقط به پایان رساندن درس مى اندیشند. پس از این دوران نیز به دنبال یافتن شغلى مناسب راهى بازار کار مى شوند. با این وجود آیا فرصتى براى ازدواج در بهترین سال هاى جوانى یک دختر پیش مى آید؟ آیا رخنه اى که میان زندگى سنتى با وضع جدید جوامع ایجاد شده به نفع دختران است؟ اساسا کدام شیوه درست است، شکل و شیوه گذشته یا وضع جدید؟ آیا میان این دو، راهى وجود دارد که بیشتر شیوه هاى خوب براى بهبود زندگى دختران و زنان به کار گرفته شود؟ امروزه عواملى اجتماعى، فرهنگى، اقتصادى و … باعث دگرگونى در شکل و محتواى ازدواج شده، این اقدام مقدس را از ساده زیستى به سمت تجمل گرایى، نیز از سادگى و صراحت به عاقبت اندیشى مادى و رفاه طلبى سوق داده است! برای این منظور لازم است تا دختران مجرد را با اشتباهات رایجشان آشنا کنیم.
تست های زیر را پاسخ دهید تا متوجه شوید که در وجودتان چنین میلی دارید یا خیر؟…
در بین ما افرادی وجود دارند که مجردند و ترجیح میدهند هر چه زودتر تشکیل خانواده بدهند، اما در این بین هستند اشخاصی که ترجیح میدهند همچنان مجرد بمانند و یا دیر تر ازدواج کنند. باید اشاره داشت در بیشتر افرادی که تشکیل خانواده میدهند میل به ازدواج احساس میشود، یعنی زمانی که این احساس در آنها به وجود آمد تشکیل خانواده میدهند… حال شاید شما بپرسید، این نیاز را چگونه باید در وجود خودمان بشناسیم تا ازدواج کنیم… آیا اصلاً چنین احساسی در ما به وجود میآید یا نه؟ تست های زیر را پاسخ دهید تا متوجه شوید که در وجودتان چنین میلی دارید یا خیر؟